چهاردهمین شماره ماهنامه دانشجویی فرهنگی اجتماعی فرساد
چکیده
بسم الله سلام! مابرگشتیم سی روزمان شد سی و هشت روز! در این هشت روز بیشتر که ما در وادی طور بودیم گولتان که نزدند؟ ما را فراموش که نکردید؟ اگر هم کردید...(بیمعرفتها!)، ما دوباره جایمان را در قلبتان باز میکنیم! کاری که به نظر خیلی غریب و سخت میآمد را توانستیم با جمع کردن یک تیم بین الدانشگاهی صمیمی و همفکر عملی کنیم! این یک ماه خوب فهمیدیم که عطار یک چیزی میدانست که گفت: تو پای به راه در نه و هیــچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت القصه خانمها و آقایان، مخاطبان عزیز اعم از دانشجو، نادانشجو، شبهدانشجو، اطلب العلم من المهد الی الحد و ... قطعا تمامی شما اندازهی یک قاشق چایخوری احساسات(تازه یا کپکزده) ذخیره در انبارهای دلتان دارید که ما بخواهیم با آن بازی کنیم و به شور بیاندازیمش! به هرحال ماه آخر پاییز است و... مفتخریم که بگوییم این شماره از نشریهی ما همانطور که عنوان شد صرفا با هدف بازی با احساسات شما در این هوای پاییزی طراحی شده یک بوم ترکیبی از رنگهای زرد و نارنجی و خاکستری خیابانهای این فصل، عطر و طعم آش، لبو، شلغم و حتی در نظر گرفتن ذائقهی شمایی که دوست دارید با کاپشن بستنی بخورید و بلرزید! امیدواریم که این نشریهی دانشجوپز به کام و جانتان خوش بنشیند!